خبر خاصی نیست


دارم مغزم ارتقا میدم

تازه فهمیدم چقدر ساده فکر میکردم

دسته بندی ها توی مغزم خیلی خیلی ساده بودن

من بصورت خطی و عمودی فکر میکردم

شاید نهایت دو تا دسته بندی کلی داشتم یک شاخه یا حتی دوتا شاخه

کاملا صفرو یکی فکر میکردم روشن و خاموش و اره و نه

ولی انگار طرز کار دنیا اینطوری نیست

احتیاج به 4 تا لیست افقی و دسته بندی اصلی داری که

هر کدوم تبدیل به دست کم شش تا زیرمجموعه مجزا میشه

هنوز نمی دونم چطوری میکنم با این تغییر بزرگ کنار بیام

این طرز فکر جدید می تون کل شخصیتم عوض بکن جدی میگم

خیلی قویه

تو با طرز فکرت دنیات میسازی این اصلا شعار نیست

نمونه اش زیاد دیدم

علت اینکه دنبال تغییر بودم برای این بود که نتیجه ای که میخواستم اطرافم نمیدیدم

یه مشکلی بود که نمی دونستم چیه

الان حدودی می دونم چیه باید تغییر کنم

من همیشه از روش فهرست فراگیری استفاده میکردم

ولی انگار بدترین روش

اینجوری که هرچی توی مغزت هست می نویسی هر چی بفکرت می رسه

نکته مثبتش اینکه جلوی استرس میگیره خلاقیت افزایش میده نکته منفی که نمی دونستم اهداف ترکیب میکن

پس زمان بیشتری میگیره تا به هدف هات برسی

احساس با منطق ترکیب میکن که خوبه

ولی زمان بر میشه


خلاصه باید ببینم چند ماه بعد تبدیل به چی شدم!





مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها