چرت و پرت نوشتم ارزش خوندن نداره:

 

چطوری بهشون بفهمونم من بیشتر از همه مردم دنیا از خودم میترسم

با این مغز معیوبی که دارم و هر چند وقت یکبار بهم میریزه

سیستم هاش قاطی میشه

دفعه پیش حدودا 4 ماه پیش بود بعدیش هم الان

انگار مغزت سفید میشه نمی تونی حتی درست فکر کنی

مثل یه مجسمه تو خالی

سابقه هر مشکل مغزی بگین توی فامیل پدری داریم

عموم فقط 3 تا عمل روی مغزش داشت هر کدوم 9 ساعت

از اسکیزوفرنی و شیزوفرنی بگیر تا دو قطبی و چند شخصیتی و بقیه

بیست و چهار ساعت روز با خودم درگیرم همیشه

هی درستش میکنی بعد حس میکنی باز یه قسمت از لایه دفاعیت ترک خورد

می دونی همه اینا چقدر تلاش میخواد نمی دونی

 

از اون مسخره ترش اینکه هر جا میرم به به و چه چه که شما چه باهوشی

دیشب یه مهمونی بودیم یعنی دست کم چهل دفعه گفتن چقدر باهوشی

بعد من بدم می اد از این کلمه.دیگه گفتم نه نیستم

خفه ام کردم از اون بدتر اصرار کردنشون والا

از یه طرف چهار تا کتاب خوندی سعی میکنی کمکشون کنی

از طرف دیگه دهنت باز میکنی این مزخرفات تحویلت میدن

 

مثل اینکه یکی سعی میکن پیاده روری کن بعد بهش میگن چقدر خوب میدوی

 

جدی نگیرین سه روزه مغزم قاطیه

یعنی قاطی اصلا حجم بهم ریختگیش نشون نمیده

خیلی مزخرفه

 

 

می دونی چند سالم بود؟شاید 11 سال

 رفته بودیم عیادت یکی از افراد فامیل تیمارستان

هنوز اتاق هاش و راهروهاش واضح میبینم

 

بعد خیلی خیلی مسخرس همه شون ای کیو بالا

یکیشون بود فقط به 8 زبان کتاب نوشته بود

چند تاشون شرکت چند ملیتی داشتن

ولی ای کیو به چه دردی میخوره

وقتی مغزت سالم نیست

 

 

پی نوشت: بزار یکم بیشتر عمق فاجعه رو نشونت بدم

فکر کن صبحه مثلا پشت میزت نشستی میخوای کارات شروع کنی

شاید 8 یا 9 صبح

داری از پنجره آفتاب صبح نگاه میکنی

به خودت می ای دارن صدات میزنن که زمان ناهاره

تعجب میکنی چی شد

ناهار میخوری

بعد دوباره میبینی داری بیرون نگاه میکنی افتاب غروب کرده

و تو ده ساعت تمام توی اون حالت نشستی

بدون اینکه هیچ کاری انجام داده باشی فقط از پنجره بیرون نگاه کردی

حتی می دونی به هیچی فکر نکردی چون مغزت کاملا سفید بوده

خالی خالی مثل مجسمه

و سه روز من وضعیتم اینه

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها